فارسی1

 0    64 fiche    khosrowkarimi
Skriv ut spille sjekk deg selv
 
spørsmålet فارسی svaret فارسی
متمایز
begynn å lære
متفاوت/ جداشده
چشمگیر
begynn å lære
جلب توجه / پراهمیت/باارزش
دگرگون
begynn å lære
تغییریافته /به شکل دیگر درآمده
زمینه ی
begynn å lære
حوزه
فلسفه
begynn å lære
جستجو خرد دانش
کار افرین
begynn å lære
ایده پرداز/خلاق نوآور
کار افرین
begynn å lære
ایده پرداز/خلاق نوآور
هیچان
begynn å lære
احساس شدید
همه گیر
begynn å lære
کسترش سریع
موانع
begynn å lære
چیزهایی که جلو پیشرفت حربانجام کاری را می گیرند
ایجاد
begynn å lære
ساختن /وجود اوردن
اجتماعی
begynn å lære
مربوط به جامعه/وابسته به اجتماع
دسترسی
begynn å lære
دست یافتن به چیزه /توانایی رسیدن به یک منبع
شاهد
begynn å lære
شخصی که چیزه را مشاهده کرده و می تواند شهادت دهد
معمولی
begynn å lære
عادی
ارئه ی
begynn å lære
عرضه کردن/ پیشنهاد دادن
توجه
begynn å lære
دقت کردن
قانون
begynn å lære
قاعده / اصولی که برای رفتار یا فعالیت های خاص تعیین شده اند
خدمات
begynn å lære
"کمک‌ها" یا "فعالیت‌هایی است که به منظور رفع نیازها یا راحتی دیگران انجام می‌شود.".
رفع
begynn å lære
از بین بردن / حل کردن / برطرف کردن
تصمیم گیری
begynn å lære
انتخاب یک گزینه از میان چندین امکان یا راه حل
معتقد
begynn å lære
به فردی اشاره دارد که به چیزه باور دارد
پابرجا
begynn å lære
ثابت
به کار گیری
begynn å lære
استفاده کردن
راهکار های
begynn å lære
روش /راه حل
ایده
begynn å lære
فکر اندیشه
اشاعه
begynn å lære
کسترش دادن / پخش کردن
در واقع
begynn å lære
ان چه که به طور واقعی وجود دارد
فرایند
begynn å lære
روند
کلیدی
begynn å lære
مهم /حیاتی /اساسی
مرتبط
begynn å lære
پیوسته /متصل /ارتباط
عامل
begynn å lære
سبب /علت
تمام عیار
begynn å lære
کامل /بی نقص
خودکار
begynn å lære
چیزه که به طور خود به خود و بدون نیاز به دخالت دستی انسانی عمل می‌کند
مجموع
begynn å lære
جمع شده
تعامل
begynn å lære
ارتباط یا همکاری متقابل
تقریبأ
begynn å lære
نزدیک به / حدودأ
ارزیابی
begynn å lære
اندازه گیری
انتظار
begynn å lære
منتظر ماندن
معجزه
begynn å lære
یک عمل خارق العاده و غیر طبیعی است
وضع
begynn å lære
حال
هدیه
begynn å lære
چیزه که به عنوان محبت قدردانی یا احترام به کسی داده می شود
نسخه
begynn å lære
کپی یا نمونه
تمرکز
begynn å lære
جمع کردن توجه یا انرژی بر روی یک موضوع خاص است
معکوس
begynn å lære
برعکس
اقساط
begynn å lære
به معنای مبالغ یا قسمت های مشخص از یک بدهی است که تدریج و در طول زمان پرداخت می شود
فراخواندن
begynn å lære
دعوت کردن. /خواستن /افراد حضور در مکانی خاص یا برای انجام یک کار خاص
بسیج
begynn å lære
فراخواندن
اتو
begynn å lære
معنای دستگاه برقی
اجاره
begynn å lære
معنای برای استفاده موقت از چیزی در ازای پرداخت مبلغی است
گالری
begynn å lære
فضایی است که در آن آثار هنری مانند نقاشی ها مجسمه ها عکس ها نمایش داده می شود
منبع اگاه
begynn å lære
معنای ٫٫افراد یا منابعی است که اطلاعات دقیق و موثق درباره یک موضوع خاص دارد
موثق
begynn å lære
قابل اعتماد / صحیح و معتبر
منابع /منبع
begynn å lære
به معنای جایی است که چیزه از آن جا به دست می آید یا منشا چیزی است
بلافاصله
begynn å lære
بدون تأخیر/فورأ
همایش
begynn å lære
تجمع یا گردهمایی
تبادل
begynn å lære
مبادله/ تعویض
پروژه
begynn å lære
طرح /برنامه ای
یک کار فعالیت بزرگ و برنامه ریزی شده
یک کار فعالیت بزرگ و برنامه ریزی شده
آگاهی
begynn å lære
دانایی و اطلاع از موضوعات یا مسایل
پیشرفت
begynn å lære
حرکت به سمت بهبود و بهتر
دقت
begynn å lære
توجه زیاد به جزئیات یا انجام کاری با صحت
مطمئن
begynn å lære
کسی که یقین یا اطمینان به چیزه دارد
صمیمیت
begynn å lære
صداقت صراحت در روابط
پذیرش
begynn å lære
قبول کردن /پذیرفتن

Du må logge inn for å legge inn en kommentar.